...SILICONVALLEY

شما علاوه بر این مطالب با استفاده از جعبه لینک میتوانبد فیلم های تکنولوژی جدید را از اپارات با دسته بندی موضوعی مشاهده نمایید!

...SILICONVALLEY

شما علاوه بر این مطالب با استفاده از جعبه لینک میتوانبد فیلم های تکنولوژی جدید را از اپارات با دسته بندی موضوعی مشاهده نمایید!

تاریخچه وسایل معروف


 تاریخچه وسایل معروف

اولین موتور را چه کسی ساخت؟

 موتور، عبارت است از ماشینی که تولید حرکت کند و طرز کار آن عبارت است از تغییر انرژی (معمولاً انرژی حرارتی) به حرکت یا جنبش تا آنجائی که کاری انجام شود.


قبل از «موتور » بشر ابزاری داشت که آنها را به نحوی کار می برد.

در ابتدا، بشر مجبور بوده از نیروی انسان یا حیوان برای به کار انداختن این ابزار استفاده کند. ولی بعد، یاد گرفت که چطور بعضی از نیروهای طبیعی را به خدمت خود بگیرد. بنابراین هنگامی که یک آسیاب بادی، آب را تلمبه زده و غلات را آسیاب می کرد، این خود یک نوع موتور به حساب می آمد. بشر همچنین یاد گرفت که از نیروی آبشارها به وسیله ی به گردش درآوردن چرخ های آبی استفاده کند.

اما موقعی که بشر به خدمت گرفتن انرژی حرراتی را در یک موتور فرا گرفت. تمام تمدن ما دستخوش تغییر بزرگی شد. 

در حقیقت اولین باری که از حررات آتش به عنوان یک منبع نیرو استفاده شد، در حدود 2000 سال پیش بود. یک فیلسوف یونانی به نام «هرو» سازنده اولین موتور بخار در دنیا بود، اگرچه این موتور کوچک تر از آن بود که کاری انجام دهد.

در 1705 «تومام نیوکامن» انگلیسی یک موتور بخار عملی را ساخت. از این موتور برای تلمبه زدن و خارج کردن آب از معادن استفاده می شد. البته این نوع موتور سوخت زیادی مصرف می کرد.

در قرن 18 «جیمزوات» ماشین کامل تری ساخت. او سوپاپ هایی ساخت که به طور خودکار حرکت می کردند. بنابراین دیگر احتیاجی نبود که یک نفر بالای سر آنها ایستاده و آنها را حرکت دهد. زیرا خودشان به طور خودکار حرکت کرده و پیستون ها را بالا و پایین می بردند.

در سال 1803، «رابرت فالتون»، از ماشین بخار جیمز وات برای راندن یک کشی کوچک استفاده کرد. در 1802، «جورج استفنسون» انگلیسی هم یک ماشین بخار ساخت.

این نوع ماشین های بخار، وزن زیادی داشتند و خیلی سنگین بودند. زیرا، حررات دادن در یک کوره انجام می گرفت که بیرون دیگ بخار قرار داشت.

موتورها یا ماشین های نفتی که به وسیله «نیکلاس اتو» که یک آلمانی بود، در سال 1878، تکمیل شده و توسعه یافت. در حقیقت این اولین قدم در راه حل مشکل سنگینی وزن موتور بود.

زیرا این نوع موتور، احتیاجی به یک کوره جداگانه نداشته و بنابراین در مقایسه با یک موتور بخار با همان قدرت اسب، خیلی سبک تر بود.

 

پلاستیک را چه کسی اختراع کرد؟

 

منظور از پلاستیک همان ماده ای است که قابلیت «شکل پذیری و قالبگیری» دارد. وقتی که به آن حرارت داده می شود مانند خمیر بازی بچه ها حالت به خود می گیرد و می توان آن را به اشکال مختلف درآورد و چون سرد بشود به همان صورت باقی خواهند ماند.

برای تهیه پلاستیک، شیمیدانان ابتدا کار را از ملکول شروع کردند. شیمیدان ها از ماده بخصوصی مولکول هائی تهیه کرده اند که به صورت زنجیری هستد. این رشته یا زنجیر ملکولی عملش با مولکول انفرادی متفاوت است. گفته می شود که هنگامی که مولکول ها به صورت زنجیر در می آیند به وسیله عمل «پولیمریزاسیون یا ترکیب و تراک ذرات» می توانند مواد تازه ای را بسازند. تکه های سخت جسم پولیمر (جسمی که از ترکیب و تراکم ذرات جسم دیگر پدید آید) سائیده شده و به صورت گرد در می آید. با این ماده گرد شده مواد رنگی اضافه می کند و در ضمن با کمک مواد شیمیائی دیگران را انحناپذیر می سازند.

شیمیدانان با پلاستیک آشنا بودند تقریباً در 125 سال پیش با آن کار می کردند. در سال 1838 کلریدوینیل پلویزه گردید؛ در سال 1839، ماده استیرن در سال 1843 ماده اکریلیک و در سال 1847 ماده پولیستر و پولیمریزه شدند. ولی در آن زمان چندان نیازی به این مواد ترکیبی نبود. چون فرآورده های طبیعی مانند چوب، فلز، لاستیک، پوست و عاج به حد وفور یافت می شد.

ذخیره عاج اولین ماده ای بود که به مصرف رسید. بنابراین به کسی که قادر بود جانشینی برای این ماده یعنی عاج بیابد، جایزه ای پیشنهاد گردید. در حالی که فعالیت روی این طرح ادامه داشت، «جان هیات» و برادرش «ایسایاهیات»، سلولوئید را کشف کرده و در سال 1870 آن را به ثبت رساندند. ماده سلولوئید نواقص زیادی داشت ولی کشف آن سایر شیمیدانان را هدایت و ارشاد کرد تا درباره پیدایش مواد ترکیبی دیگر فکر و چاره جوئی کنند. در سال 1907، «انیک لند» پلاستیک فنولیک را کشف نمود که اولین ماده ترکیبی خالص بود و به مقدار زیادی تولید گردید. از آن تاریخ، تاکنون پلاستیک های تازه زیادی کشف شده اند.

 

رختشویی را چه کسی متداول کرد؟

 

هر کجا که بشر زندگی می کند «رخت شستن» یکی از مشکلات است که باید از عهده اش برآید. کمله «لاندری» یا لباسشوئی در اصل ریشه جالبی دارد. چون در زمان های قدیم رسم بوده که نوعی «اسطوغودوس» روی لباسها شسته می گذاشته اند تا آنها را معطر و خوشبخو کنند. کلمه فرانسه این اسطوخودوس، کلمه «لاواند» می باشد. بنابراین در آن زمان، به زن هائی که لباس می شسته اند، «لاواندیر» خطاب می کرده اند. بدین ترتیب کلمه «لاندری»، یعنی لباسشویی و «لاندرس» یعنی زن رختشوی و اتو کش از این کلمه فرانسه آمده اند.

در تمدن ابتدائی بشر، برای شستن لباس طریقه های متفاوتی به کار می رفته است. در نقوش روی مقبره های مصر باستان تصاویری وجود دارند که برده ها را در حال شستن لباس نشان می دهند. این برده ها در روی یک سنگ سیاهرنگ شیبدار مشغول شستن رخت بودند و آب هم توی آبشخوری که زیر میز قرار گرفته می ریزد.

در روم قدیم هم، چون البسه بیشتر از پشم بوده است، بنابراین طریقه ماهرانه ای برای شستن این نوع البسه لازم بوده تا از ریخت و اندازه نیفتند. به این علت رومی ها، البسه شان را به یک رختشوی خانه عمومی می فرستادند که در آنجا، همگی رختشوی ها مرد بوده و بنام «فولر» معروف بودند. این فولرها دو کار انجام می داده اند: 
اول این که لباس نو می بافتند، دوم البسه پوشیده را تمیز می کردند. بدین ترتیب که به وسیله نم زدن و فشردن پارچه های پشمی، لکه های چربی آنها را می گرفتند.
این «فولرها»، تا قرن ها هم به کار خود ادامه داده و حتی یک صنف «فولر» هم در انگلستان تشکیل شد. در آن موقع برای شستن لباس ها، با چوب زدن چرک لباس را پاک می کردند که در زمان های پیش از آن، این کار با لگدمالی لباس ها انجام می شده است! 

چندین قرن، روش شستن لباس در لباسشوئی های بریتانیا شبیه به همان روشی بوده که در روم و یونان قدیم، برای شستن لباس به کار می رفته است. یعنی لباس ها را فقط با آب و بدون به کار بردن صابون می شسته اند. چون در آن موقع صابون چیز خیلی گرانی بوده است. اما کار چوب زدن لباس ها کم کم جای خود را به ماشین داد یعنی به جای انسان، این زحمت را کشید.  

 

 

ده اکتشاف معماوار دنیا

 

در طول چند صد سال اخیر مصنوعات گیج‌کننده بسیاری از اعماق زمین کشف شده‌اند که با فرضیه‌های پذیرفته شده فعلی زمین شناسان و تاریخ بشر تطابق نمی‌‌کند. انجیل می‌‌گوید خدواند بشر را تنها چند هزار سال پیش خلق کرده است. علم می‌‌گوید این گفته درست به نظر نمی‌‌رسد و تاریخ خلق نوع بشر به دو یا سه میلیون سال پیش برمی‌گردد.


 

  در طول چند صد سال اخیر مصنوعات گیج‌کننده بسیاری از اعماق زمین کشف شده‌اند که با فرضیه‌های پذیرفته شده فعلی زمین شناسان و تاریخ بشر تطابق نمی‌‌کند. انجیل می‌‌گوید خدواند بشر را تنها چند هزار سال پیش خلق کرده است. علم می‌‌گوید این گفته درست به نظر نمی‌‌رسد و تاریخ خلق نوع بشر به دو یا سه میلیون سال پیش برمی‌گردد. ولی آیا امکان دارد که این منابع موثق و پذیرفته شده اشتباه کنند؟ مدارک زیادی کشف شده‌اند که نشان می‌‌دهند شروع تاریخ زندگی بر روی زمین بسیاری پیش از این گفته‌ها می‌‌باشد. به این یافته‌های حیرت ‌انگیز توجه کنید. 
    
    1- کره‌های شیار‌دار: حدودا دو دهه پیش معدنچیان آفریقای جنوبی درحال کار در

چ

معدن به این کره‌های اسرار‌آمیز دست یافتند. این‌ کره‌ها که منشاء و خاستگاه آنها مشخص نمی‌‌باشد، به قطر یک انیچ هستند و در برخی از آنها شیارهایی در ناحیه کمربندی یا خط استوای آنها به چشم می‌‌خورد. دو نوع کره تاکنون کشف شده است: یک نوع ساخته شده از نوعی فلز آبی رنگ با رگه‌های سفید و دیگری توخالی و داخل آن از ماده اسفنج مانند سفیدرنگی پر شده است. 
    موضوعی که سبب حیرت‌ و سردرگمی زمین‌شناسان و باستان‌شناسان مطرح دنیا شده این است این کره‌ها که درمنطقه «پرکامبریان» آفریقای جنوبی یافت شده متعلق به 8/2 میلیارد سال پیش می‌‌باشند! ه کسی این کره‌ها را ساخته و هدف او از ساخت آنها چه بوده است؟ پاسخ به این سوال را هیچکس نمی‌‌داند.
    
    2- سنگ‌های دروپا: در سال 1938 یک گروه کاوشگر باستان‌شناسی به

سرپرستی دکتر «چی‌پوتی» به رشته کوه «بایان – کارا – اولا» در چین رفتند و در غارهای این کوهستان آثار تاریخی حیرت‌انگیزی را کشف نمودند. مشخص بود که این آثار تاریخی متعلق به یک فرهنگ قدیمی می‌‌باشد. صدها دیسک سنگی در کف یک غار در زیر گرد و غبار ضخیمی که حاصل مدتهای طولانی سکون بود، قرار داشتند. هر یک از این دیسک‌ها که قطر آنها به 9 اینچ می‌‌رسید در قسمت مرکزی دارای یک برش دایره‌وار و شیار حلقوی بودند و ظاهر آن نشان می‌‌داد که گویی این دیسک‌ها نوعی صفحه‌ گرامافون باستانی می‌‌باشند که متعلق به ده تا دوازده هزار سال پیش هستند. باستان‌شناسان می‌‌گویند احتمالا این صفحه‌ها متعلق به سفینه‌های فضایی می‌‌باشند که از نقطه‌های دوردست با زمین برخورد کرده‌اند این سفینه‌ها توسط افرادی هدایت می‌‌شده‌اند که خود را «دروپا» می‌‌نامیدند و این صفحه‌ها بقایای همان سفینه‌ها هستند.
    
    3- سنگ‌های ایکا: در اوایل دهه 1930 پدر «دکتر خاویرکابررا» پرفسور مردم‌شناس فرهنگی در شهر «ایکا» در «پرو» در معابر باستانی شهر «ایکا» صدها سنگ پیدا کرد که قرن‌ها پیش در زمان انجام مراسم‌ مذهبی در زمین دفن شده بودند.


    دکتر «کابررا» تحقیقات پدر خود را ادامه داد و توانست بیش از هزار و صد قطعه از این سنگ‌ها کشف و در کلکسیون خود قرار دهد. سن این سنگ‌ها از پانصد تا هزار و پانصد سال تخمین زده شده است و این کلکسیون تحت عنوان «سنگ‌های ایکا» نام‌گذاری شده است. بر روی این سنگها تصاویری حک شده است. تصاویری مختلف از انسان‌ها و بت‌های زمان آنها و نقش‌های متنوع دیگری از جمله جراحی قلب باز و پیوند مغز بر روی این سنگ‌ها دیده می‌‌شود. ولی بهت‌انگیزترین تصویر روی سنگ‌های ایکا نقش‌هایی از دایناسورهاست. تصاویر دایناسورهایی همچون برانتوسورها، تریسراتوپ‌ها، استگوساروها و پتروسورها به وضوح بر روی این سنگ‌ها دیده می‌‌شوند و این درحالیست که گفته می‌‌شود دایناسورها میلیون‌ها سال پیش منقرض شده‌اند. در این صورت پس مردم باستانی پرو چطور با این حیوانات عظیم‌الجثه آشنایی داشتند؟ هر چند که برخی از شکاکان علمی «سنگ‌های ایکا» را تقلبی می‌‌دانند ولی هیچکس تاکنون نتوانسته اصلیت آنها را رد کند.
    
    4- مکانیسم آنتی‌کیاترا: در سال 1900 میلادی گروهی از غواصان صید اسفنج ساحل جزیره کوچک «آنتی کیاترا» واقع در شمال غربی جزیره « کرت» از درون یک کشتی غرق شده یک دستگاه عجیب یافتند. این غواصان تعداد زیادی مجسمه مرمرین و برنز درون کشتی پیدا کردند که ظاهرا محموله آن بوده است. در میان



این مجسمه‌ها یک دستگاه پوسیده برنزی وجود داشت که دارای مکانیسم متشکل از تعداد زیادی چرخ دنده بود. نوشته حک شده بر روی این دستگاه نشان می‌‌داد که متعلق به سال هشتاد قبل از میلاد است. بسیاری از کارشناسان ابتدا فکر کردند که این دستگاه یک «اسطرلاب» است که نوعی وسیله ستاره‌شناسی و طالع‌بینی می‌‌باشد. اما انجام آزمایشات رادیولوژی بر روی این وسیله نشان داد که بسیار پیچیده‌تر از اسطرلاب است و سیستم پیچیده و گیج‌کننده‌ای از چرخ دنده دارد. 
    تاریخ‌شناسان معتقدند که چنین دستگاه‌های چرخ و دنده‌ای قبل از سال 1575 اصلا وجود نداشته است. هیچکس نمی‌‌داند چه کسی چنین مکانیسم پیچیده‌ای را دو هزار سال پیش ساخته است و مهم‌تر اینکه چرا این تکنولوژی گم شده و ادامه پیدا نکرده است. 
    
    5- باتری بغداد: امروزه انسان می‌‌تواند در هر مغازه و بقالی و داروخانه باتری پیدا کند. ولی این جا ما نوعی باتری داریم که سن آن به دو هزار سال می‌‌رسد. نوعی باتری که آن را با نام «باتری بغداد»

می‌‌شناسیم. این باتری در ویرانه‌های دهکده باستانی «پارتیان» کشف شد و گفته می‌‌شود متعلق به سال‌های بین 248 قبل از میلاد و 226 میلادی است. این وسیله شامل یک گلدان گلی به ارتفاع 5/5 اینچ است که داخل آن استوانه‌ای مسی قرار دارد و به وسیله قیر در جای خود محکم شده است و درون این استوانه یک میله آهنی زنگ زده دیده می‌‌شود. کارشناسانی که بر روی این وسیله تحقیق کرده‌اند معتقدند تنها اگر درون آن را از مایع اسیدی یا قلیایی پر نمایند، شارژ می‌‌شود و الکتریسیته تولید می‌‌کند. آنها می‌‌گویند از این باتری برای گالوانیزه کردن و آب طلا دادن به اشیاء استفاده می‌‌شده است. اگر این طور باشد چرا این تکنولوژی فراموش شد و تا 1800 سال بعد از آن هیچکس از وسیله‌ای به نام باتری خبری نداشت؟
    
    6- «کوزو»: در سال 1961 «ویرجینیا مکسی» و «مایک میکسل» به هنگام کاوش درکوه‌های کالیفرنیا تکه سنگ بزرگی پیدا کردند که فکر کردند یک سنگ‌آذرین بلورین می‌‌باشد و برای فروشگاهشان بسیار


مناسب است .ولی وقتی می‌‌خواستند آن را به قطعات کوچک‌تر تقسیم کنند چیزی را درون آن یافتند که به نظر می‌‌رسید از چینی ساخته شده است. در مرکز این شی میله‌ای فلزی و درخشان قرار داشت. کارشناسان معتقدند اگر این سنگ یک سنگ آذرین باشد، پانصد هزار سال طول کشیده است تا به فسیل تبدیل شود در حالیکه شی درون آن وسیله دست‌ساز انسان می‌‌باشد. تحقیقات بعدی نشان داد که این چینی درون یک جعبه شش وجهی قرار دارد و رادیولوژی نشان داد یک فنر ظریف نیز یک طرف آن دیده می‌‌شود که درست مثل شمع موتور عمل می‌کرده است. اختلاف نظرهای بسیاری در مورد «وسیله کوزو» وجود دارد ولی متاسفانه هم ‌اکنون این وسیله گم شده است اما اگر این یافته سندیت داشته باشد چطور ممکن است یک شمع موتور که متعلق به دهه 1920 می‌‌باشد در یک فسیل پانصدهزار ساله پیدا شده باشد؟
    
    7- هواپیمای مدل: در مناطقی از مصر و آمریکایی مرکزی مصنوعاتی کشف شده

است که به طور تعجب‌ برانگیزی شبیه به هواپیمای امروزی می‌‌باشد. هواپیمای مدلی که در سال 1898 در معبدی در مصر کشف شد، یک وسیله چوبی شش اینچی است که کاملا شبیه به هواپیمای امروزی می‌‌باشد و درست مثل آنها دماغه، بال و دم دارد. کارشناسان می‌‌گویند این وسیله آنقدر دقیق ساخته شده که واقعا می‌‌تواند تا حدودی پرواز کند. مدل دیگری که در آمریکای مرکزی پیدا شد متعلق به هزار سال پیش است و از طلا ساخته شده است. این مدل حتی اتاقک خلبان نیز دارد. 
    
    8- توپ‌های سنگی‌ غول‌پیکر: در دهه 1930 چند تن از اهالی «کاستاریکا» که در جنگل‌های انبوه آن کشور به دنبال مکان مناسبی برای پرورش موز می‌‌گشتند، با صحنه عجیبی برخورد کردند. یک دوجین توپ سنگی کاملا کروی در میان جنگل قرار داشت. اندازه آنها مختلف بود و از توپ‌هایی به اندازه توپ تنیس تا توپهای


 غول‌پیکری به قطر هشت فوت و وزن 16 تن در آن جا یافت می‌‌شد. مشخص است که این توپ‌ها توسط بشر ساخته شده‌اند ولی هیچکس نمی‌‌داند چه کسی و با چه هدفی آنها را ساخته است و تعجب‌‌آورتر اینکه چطور سنگها را اینقدر صیقلی و کروی ساخته است؟
    
    9- فسیل‌های غیرممکن: در کتاب‌های درسی خوانده‌ایم فسیل‌ها در سنگ‌هایی دیده می‌‌شوند که هزاران سال قدمت دارند. ولی فسیل‌هایی پیدا شده که از نظر زمین‌شناسی و تاریخی توضیحی برای آنها نیست. به عنوان مثال فسیلی از دست انسان کشف شده است که متعلق به 110 میلیون سال پیش می‌‌باشد و فسیل دیگری از پای انسان که احتمالا صندل نیز به پا دارد و در نزدیکی منطقه «دلتا» در آمریکا کشف شده است که تاریخ پیدایش آن به سیصد تا ششصد میلیون سال پیش برمی‌گردد.
    
    10- اشیای فلزی: 65 میلیون سال پیش بشری وجود نداشته است. پس چطور ممکن است لوله‌های فلزی تخم‌مرغی شکل 65 میلیون سال در فرانسه کشف شود؟ درسال 1885 یک صخره ذغال‌سنگ شکسته شده و یک لوله‌ فلزی در آن کشف شد که توسط دستانی هوشمند ساخته شده بود. در سال 1912 کارگران یک معدن ذغال‌سنگ دیگر از میان صخره، ‌یک میل‌آهنی پیدا کردند و مدتی بعد در میان یک ماسه‌سنگ، میخی متعلق به دوران مزوزوئیک کشف شد.
    از این یافته‌های معماگونه چه درسی می‌‌گیریم؟ احتمالات متعددی وجود دارد: 1- انسان‌های هوشمند قرن‌ها قبل از آنکه ما فکر می‌‌کنیم زندگی می‌‌کرده‌اند. 2- مدتهای طولانی قبل از تاریخ‌ ما انسانهای هوشمند دیگری بر روی زمین می‌‌زیسته‌اند. 3- روش‌های باستان‌شناسی و تعیین سن ما کاملا ناقص هستند و این یافته‌ها چندان قدمتی ندارند.
    هر نتیجه‌ای که بگیریم، این مطلب یک دانشمند متفکر و کنجکاور را ترغیب می‌کند که آزمایشات خود را تکرار کند و درباره تاریخ زندگی بشر بر روی زمین دوباره تحقیق کند. 

 

تاریخچه ی علامت @

 

 

اگر تا کنون به ساختارآدرس‌های پست الکترونیکی توجه کرده باشید، حتماً می‌دانید که درهمه آنها علامتی به شکل یک a به همراه دایره‌ای دورآن وجود دارد. این علامت به طورمعمول ات ساین (At sign) نامیده می شوداما واقعیت تعجب آور این است که هیچ اسم و رسمی بین المللی برای آن وجود ندارد و در زبان‌های مختلف اسم‌های بسیار عجیب و غریبی به این علامت داده اند


به گزارش سرویس نگاهی به وبلاگ‌های خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، نویسنده‌ی وبلاگ "من کلیک می‌کنم پس هستم" به نشانی http://clicker. ******.com بعضی از نام‌هایی که در زبان‌های مختلف به این علامت داده‌اند را آورده است از جمله؛ "هلندی: دومیمون"، "دانمارکیخرطوم فیل" ،" فنلاندی: دم گربه" ، "آلمانی: میمون معلق"، "یونانی: اردک کوچک"، "مجاری: کرم" ، "کره‌ای : حلزون"، "روسی: سگ کوچک"، "عبری : حلزون" ،" ایتالیایی : حلزون"،"تایوانی : موش کوچک"، "صربستانی : دم میمون یا a دیوانه"، " اسلوانی : دم میمون"، "اسپانیایی : اروبا(arroba) یک واحد وزن"، "سوئدی : دم گربه , گوش فیل"، "تایلندی : کرم پیچ پیچی" و.... 


در این نوشته می‌خوانید: این اسامی به خاطر شباهت فیزیکی شان با شکل @انتخاب شده اند ، با کمی دقت متوجه خواهید شد که خیلی هم اسم‌های بی ربطی نیستندتا پیش ازابداع پست الکترونیکی علامت @ را تاجران برای مشخص کردن قیمت واحد کالاها به کارمی بردند. اما این علامت با پیدایش پست الکترونیکی معروفیت جهانی پیدا کردبه دلیل استفاده مهم آن، حتی کشورهایی که تا قبل ازآن این علامت را ندیده بودند ، هم مجبور شدند آن را به صفحه کلید رایانه‌هایشان اضافه کنند.

این بلاگر افزوده است: اگرچه منشأ واقعی پیدایش این علامت ناشناخته است، اما حدس‌هایی در این مورد وجود دارد مبنی بر این که راهبان قرون وسطی آن را ابداع کرده‌اند. چون درآن زمان کار طاقت فرسا و خسته کننده‌ی حروفچینی کتاب‌های چاپی توسط این راهبان انجام می‌شد و آنها همیشه به دنبال راه‌هایی برای کوتاه کردن نوشته ها بودند. ممکن است به نظر برسد که at خود به خود کوتاه است. اما در زبان لاتین و انگلیسی به وفور دیده می شود . بنابراین راهبان تصمیم گرفتند t را به صورت دایره‌ای دوربچرخانند و درنهایت علامت @ را به جای لغت at درست کردند . تاجرهایی که این علامت را در کتاب‌ها دیده بودند نیز تصمیم گرفتند آن را در کارهای خود استفاده کنند. همانطور که خواندید با پیدایش پست الکترونیک همه چیز دگرگون شد و استفاده از @ در جهان متداول شد.

 




 فیلیپ کاهن مخترع دوربین تلفن همراه


ایده تلفن همراه دوربین دار به «فیلیپ کاهن»، مدیر اجرایی شرکت تولیدکننده نرم افزار «بورلند» واقع در تگزاس نسبت داده شده است. 
     این ایده زمانی به ذهن وی رسید که بی صبرانه منتظر به دنیا آمدن دخترش بود. در حالی که یک دوربین و یک تلفن همراه در دست داشت در این اندیشه بود که کاش می توانست این دو دستگاه را با یکدیگر ترکیب کند تا تجربه خود را با سایر افراد فامیل شریک شود و عکس ها را از طریق تلفن همراه برای آنها نیز ارسال کند.
    در اواسط سال 1996 در «منلو پارک» کالیفرنیا شرکت

Ricoh Corporation

 اولین سیستم بی سیم را برای ارسال عکس از دوربین دیجیتالی و تلفن همراه به رایانه شبکه ای در اینترنت طراحی کرد.
    یک سال بعد در کالیفرنیا در 11 ژوئن 1997 «فیلیپ کاهن»

Philippe Kahn

 اولین تلفن همراه دوربین دار کامل شده را که شخصا ساخته بود به نمایش عمومی درآورد. این گوشی در آن زمان تصاویر گرفته شده را با بیش از 200هزار نفر در سراسر جهان به اشتراک می گذاشت. «کاهن» با شرکت ژاپنی

J-Phone

 شریک شد. شرکت «شارپ» اولین گوشی دوربین دار را با نام

J-SH04

 به طور تجاری تولید کرد.
    اولین راه اندازی تجاری گوشی های دوربین دار در آمریکای شمالی در سال 2002 اتفاق افتاد و اپراتور «اسپرینت» بیش از یک میلیون گوشی دوربین دار ساخت

Sanyo

 را ارائه داد. گوشی های دوربین دار مانند اغلب تکنولوژی های همراه در مدت زمان کوتاهی راه بلندی را پیموده است. در طول 15سال گذشته والدین از این اختراع کاهن برای گرفتن عکس از نوزادان، کودکان نوپا، دو قلوها و نوجوانان خود استفاده کرده اند. امروزه به سختی می توان تلفن همراهی جدیدی را پیدا کرد که حداقل از یک دوربین معمولی برخوردار نباشد.
    سازندگان تلفن همراه اکنون کاربردهای بلاگ عکس (بارگذاری عکس در اینترنت)، کابل

USB

 برای انتقال عکس به رایانه و نوت بوک و قابلیت ارتباط با پرینتر از طریق

USB

 را نیز در گوشی ها تعبیه کرده اند.

 

 

کشف اولین صدای ضبط شده تاریخ

 

به هر حال این دستگاه توانایی بازتولید و پخش صدا را ندارد، شاید به این دلیل که اسکات تصور می کرده است فنوگرافش باید تنها همانند یک سیستم آرشیوسازی عمل کند.

گروهی از محققان آمریکایی موفق شدند در یک بایگانی در پاریس صدای ضبط شده ای را کشف کردند که 17 سال قبل از اختراع دستگاه ضبط صدا (فنوگراف) به وسیله ادیسون ضبط شده است.

، دهها سال است که تصور می شود اولین صدای ضبط شده انسان متعلق به توماس ادیسون است که آن را در 21 نوامبر 1877 یعنی 30 سال پس از ظهور تلگراف با کمک اولین دستگاه ضبط صدای تاریخ (فنوگراف) ضبط کرده است.

در حقیقت تاکنون اعتقاد بر این بود که اولین فنوگراف تاریخ را ادیسون اختراع کرده است اما اکنون گروهی از دانشمندان آمریکایی لابراتوار ملی لارنس برکلی که نتایج تحقیقات خود را در کنفرانس سالانه انجمن کلکسیونهای صداهای ضبط شده در "پالو آلتو" کالیفرنیا ارائه کرده اند، در یک بایگانی در پاریس صدای ضبط شده 10 ثانیه ای را کشف کردند که در تاریخ 9 آوریل 1860 ضبط شده است.

در این صدای ضبط شده، قطعه کوتاهی از یک آهنگ محبوب فرانسوی با عنوان "به سوی رویت ماه" (Au Clair de la Lune) خوانده می شود که با دستگاهی که تنها می توانست صدا را ضبط کند و توانایی پخش آن را نداشت، ضبط شده است. این در حالی است که دستگاه "فنوگراف" ادیسون که 17 سال پس از این تاریخ اختراع شد توانایی پخش صدا را هم داشت.

براساس گزارش روزنامه نیویورک تایمز، این قطعه ضبط شده 10 ثانیه ای که کتابهای تاریخ را تغییر می دهد اثر "ادوارد – لئون اسکات دو مارتین ویل" است. دستگاهی که این مخترع ساخته است از شیپوری ساخته شده است که به قلم فلزی متصل شده و این قلم امواج صوتی را روی برگه های کاغذی که با دود یک چراغ روغی سیاه می شوند، هک می کند.

به هر حال این دستگاه توانایی بازتولید و پخش صدا را ندارد، شاید به این دلیل که اسکات تصور می کرده است فنوگرافش باید تنها همانند یک سیستم آرشیوسازی عمل کند.

این دانشمندان آمریکایی موفق شدند با کمک یک قلم مجازی این صدا را به صورت دیجیتال بازسازی کنند. 


تاریخچه مصور کنترل‌ از راه دور تلویزیون

 

در فیلم بسیار جالب کلیک، آدام سندلر از دست کنترل‌های گوناگون وسایل الکترونیکی در خانه، عصبی می‌شود و آرزو می‌کند که ای کاش، همه این وسایل را با یک کنترل، مدیریت می‌کرد. اما هیچگاه تصور نمی‌کرد که «مورتی» کنترل زندگی را به او می‌دهد!

 Tinypic

آیا تا به حال فکر کرده‌اید که -کنترل‌های از راه دور تلویزیون- این ابزارهای بسیار ضروری زندگی، از چه زمانی به زندگی ما وارد شدند؟!

اولین کنترل تلویزیون موجود جانداری به نام انسان بود! بزرگسال‌ها، در طول سالیان متمادی از خردسال‌های خانواده به عنوان کنترل‌های حرف‌گوش‌کن استفاده می‌کردند:«کانال دو را بگیر، صداش را زیاد کن، ببین تصویر واضح‌تر می‌شه!»

در سال 1950، شرکت زنیت رادیو Zenith Radio، نخستین کنترل تلویزیون را درست کرد. این کنترل Lazy Bones نام داشت و با یک سیم به تلویزیون متصل می‌شد.

 Tinypic

در سال 1955، یک کنترل از راه دور بی‌سیم به نام Flashmatic ساخته شد. این کنترل نور را روی سلول فتوالکتریک موجود روی تلویزیون می‌انداخت. متأسفانه کار با این کنترل مشکل بود و استفاده‌کننده از آن باید نور را درست روی سلول فتوالکتریک می‌انداخت.

 Tinypic

در سال 1956، رابرت آدلر، کنترلی به نام Zenith Space Command ساخت که از امواج اولتراسوند استفاده می‌کرد.

 

با اختراع ترانزیستور، تولید کنترل‌ها بسیار آسان‌تر شد و قیمت آنها کاهش چشم‌گیری یافت. از این زمان به بعد از کریستال‌های پیزوالکتریک در کنترل‌ها استفاده می‌شد که می‌توانستند امواج اولتراسوند تولید کنند. فناوری آن زمان‌های کنترل‌های از راه دور چندان بی‌اشکال نبود، گاهی امواج اولتراسوندی که تصادفی توسط دستگاه‌های دیگر تولید می‌شدند، گیرنده‌های آنها را روی تلویزیون به اشتباه می‌انداخت. حتی گاهی صدای سنتور باعث عوض شدن کانال‌ها می‌شد و گاهی اوقات هم خانم‌های جوانی که گوش حساس‌تری داشتند، می‌توانستند صدای این کنترل‌ها را بشنوند.

کنترل‌هایی که تا اواخر دهه 70 تولید می‌شدند، عملکرد محدودی داشتند، با بعضی از آنها فقط می‌شد کانال‌ها را عوض کرد یا صدا را کم و زیاد کرد، بنابراین وقتی بی‌بی‌سی در اواخر دهه 70 فناوری تله‌تکست را ابداع کرد، نیاز جدی به کنترل‌های پیشرفته‌تری احساس شد که با آنها بتوان اعمال متعددی انجام داد.

شرکت ITT یکی از نخستین شرکت‌هایی بود که توانست کنترل از راه دور مبتنی بر امواج مادون قرمز را تولید کند.

Harmony One شرکت لوجیتک، نمونه‌ای از کنترل‌های مادون قرمز مدرن امروزی است که می‌توان با کمک آن همه وسایلی که گیرنده مادون قرمز دارند، کنترل کرد.

 Tinypic

Pronto 9600 شرکت فیلیپس را باید کنترل از راه دور آینده دانست، با این کنترل نه تنها می توان تلویزیزیون را کنترل کرد، بلکه می‌توان مثلا در گاراژ را باز و بسته کرد یا نور اتاق را کم و زیاد کرد.

 

اولین بار و اولین تلسکوپ

 

 

هر وسیله جدیدی که اولین بار با آن رو به رو می شوید و می خواهید با آن کار کنید، هیجانی توأم با کمی ترس در شما به وجود می آورد. ترسی که نشانه نا آشنایی شما با آن وسیله است و اینکه چگونه باید از آن استفاده کرد. اگر هیچ راهنمایی در دسترس نباشد، این ترس کم کم جای خود را به نا امیدی یا حتی از آن بدتر به دلزدگی میدهد. اولین تلسکوپی هم که خریدید یا با آن روبه رو شدید از این قاعده مستثنی نیست. به همین دلیل قبل از اینکه بگوییم چگونه از تلسکوپ استفاده کنید بهتر است اول کمی با این وسایل آشنا شوید. تلسکوپ در واقع یک دوربین معمولی است که برای رصد اجرام سماوی تغییراتی در آن ایجاد شده است و مانند تمام وسایل دیگری که در روز با آنها سروکار داریم دارای انواع و کاربردهای مختلف است. بجز جزئیاتی که به ساختمان و اصول کار این وسایل مربوط می شود وجه تمایز تلسکوپها، توان تفکیک و توان آشکار سازی اجسام کم نورتر است. اینکه این تلسکوپ بزرگنمایی اش چقدر است یا تصویر را چقدر جلو می آورد، جملاتی اشتباهند .چون بزرگنمایی با تعویض چشمی یا استفاده از بعضی وسایل کمکی کم یا زیاد می شود. از نظر ساختار نیز تلسکوپها تفاوتهای اساسی با هم دارند.

 

 

 

انواع تلسکوپها

 

 

تلسکوپهایی که با نور مرئی کار می کنند به سه دسته کلی شکستی، بازتابی و بازتابی ـ شکستی تقسیم میشوند. هر کدام از این گروه ها خود به چند دسته دیگر تقسیم می شوند که در نهایت شما را در مقابل تعداد زیادی تلسکوپ قرار می دهد. نترسید در عمل فقط چند نمونه تلسکوپ برای استفاده های آماتوری تولید و به بازارعرضه می شود و متأسفانه در بازاری مثل بازارکشور ما عملاً انتخابهای شما بسیار محدودتر هم می شود. با وجود این فکر می کنم آشنایی با آنها برای همه ما مفید باشد.

 

 

تلسکوپهای شکستی


این نوع تلسکوپها از نظر ساختار تنوعی ندارند. همان طور که درکتابهای دوره های مختلف تحصیلی نوشته شده است، این تلسکوپها از یک عدسی شیئی و یک عدسی چشمی تشکیل شده اند. اما هر چه هست زیر سر عدسی شیئی است. هر چه عیب هایی مانند کج نمایی کروی، کج نمایی رنگی، آستیگماتیسم و چند عیب ریز و درشت دیگر در عدسی اصلی کمتر باشد تلسکوپ بهتر و در نتیجه قیمت آن گرانتر است. در این نوع تلسکوپها با دو اصطلاح آکروماتیک (Achromatic) یا بدون رنگ و آپوکروماتیک (Apochromatic) یا بدون رنگ تصحیح شده رو به رو می شویم. اصطلاح دوم بیشتر از آنکه جنبه فنی داشته باشد، تجاری است. البته نه به معنای واقعی کاملاً تجاری.

عدسیهای شیئی آپوکروماتیک معمولاً از سه قطعه و آکروماتیک از دو قطعه شیشه به هم چسبیده ولی با جنسهای متفاوت تشکیل شده اند. در تلسکوپهایی که ازعدسی آپوکروماتیک استفاده می کنند عیبهای معمول عدسیها به نحو چشمگیری کاهش پیدا کرده اند و این کم شدن عیب ها به معنای کار بسیار زیاد روی عدسیها هنگام طراحی، تراش و پوشش دادن است. به همین دلیل است که می بینیم دو تلسکوپ شکستی که ظاهراً تفاوتی با هم ندارند از نظر کیفیت و صد البته قیمت اصلاً با هم قابل قیاس نیستند

 

 

تلسکوپهای بازتابی

این نوع تلسکوپها بسیار متنوع اند و همگی بر اساس انعکاس نور از یک آینه مقعر طراحی می شوند. اولین نمونه از یک تلسکوپ بازتابی را فردی بنام جیمز گریگوری اهل اسکاتلند در سال 1663 میلادی طراحی کرد و نیوتن در واقع 9 سال پس از وی ساده ترین نوع تلسکوپ بازتابی را طراحی نمود و ساخت. بعدها این نمونه از تلسکوپها را به نام مخترعین یا سازندگان آنها نامگذاری کردند و ما قصد داریم برای معرفی این نوع از تسکوپها در ابتدا به سراغ ساده ترین نوع برویم.

 

تلسکوپ نیوتونی


ساده ترین نوع تلسکوپ چه از نظر قوانین نورشناسی و چه طراحی و ساخت، تلسکوپ نیوتونی است. این تلسکوپ از یک آینه مقعر (که هر چه شکل آن به یک سهمی دوار نزدیکتر باشد کیفیتش بهتر است)، یک آینه تخت و یک عدسی چشمی تشکیل شده است. نکته بسیار مهمی که در این تلسکوپ و سایر تلسکوپهای بازتابی باید به آن توجه کرد آینه مقعر اصلی است.. شکل، پوشش سطحی و جنس آینه نقش تعیین کننده ای در کیفیت تصویر دارد. موادی مانند فلزات یا پلاستیکها به دلیل خواصی که دارند کارآیی لازم و مفیدی برای ساخت آینه ندارند.

  

تلسکوپ کاسگرین


خروج نور از کنار بدنه تلسکوپهای نیوتونی کار رصد با آنها را کمی مشکل می کند. از طرف دیگر هر چه فاصله کانونی آینه بزرگتر باشد طول لوله تلسکوپ هم بزرگتر می شود، که این به معنای سنگینتر و مشکلتر شدن استقرار و هدایت تلسکوپ است.. برای حل این مسئله طرحهای زیادی داده شده است که یکی از آنها طرح تلسکوپ کاسگرین است. تلسکوپ کاسگرین شامل یک آینه مقعر با سوراخ مرکزی، یک آینه محدب کوچکتر که قبل از نقطه کانون آینه اولیه قرار می گیرد و یک عدسی چشمی میباشد.

طول لوله این تلسکوپها بسیارکوتاه است و از این رو برای رصدهای بیرون از شهر و حمل و نقل، بسیار مناسب اند. این نوع تلسکوپها معمولاً عیب کج نمایی کروی و آستیگماتیسم دارند. نمونه دیگری از این نوع تلسکوپ که به نام ریچی ـ کِرتین مشهور است این عیب ها را تا حد زیادی رفع کرده است. 

تلسکوپ کوده

با تغییر وضعیت تلسکوپ بازتابی (جهت آن) چشمی تلسکوپ هم در وضعیتهای مختلف قرار می گیرد. این مسئله شاید برای تلسکوپهای کوچک و متوسط قابل حل باشد ولی فکر کنید اگر برای تعقیب یک جسم مجبور باشید از یک نردبان استفاده کنید آنوقت چقدر رصد کردن مشکل می شود! به خصوص اگر بخواهید تجهیزاتی سنگین و بزرگ (مثلاً یک طیف نگار) هم به تلسکوپ وصل کنید. برای حل این مشکل باید کاری کرد که محل خروج نور به وضعیت نشانه روی تلسکوپ وابسته نباشد. به همین دلیل سیستم کوده به وجود آمد و هم اکنون بسیاری از تلسکوپهای بزرگ جهان از آن بهره می برند. البته چند نوع تلسکوپ کوچک آماتوری هم با این سیستم طراحی شده اند که عرضه شان در بازار بسیار محدود است.

 

تلسکوپهای شکستی- بازتابی (کاتادیوپتریک)

شاید انتخاب این نام برای این نوع تلسکوپها مناسب نباشد ولی چون به هر حال از یک عدسی و یک آینه به صورت همزمان برای تشکیل تصویر استفاده می شود، این نام را روی آنها گذاشتیم. این عدسی برای تصحیح عیب های کج نمایی کروی و آستیگماتیسم طراحی می شوند چون ساخت آینه های بدون عیب های ذکر شده واقعاً کار مشکلی است.

 

عدسی یا تیغه اشمیت

یکی از راههای تصحیح عیب های آینه اولیه تلسکوپهای بازتابی، شکستی و شکستی- بازتابی قرار دادن تیغه ای شیشه ای با شکلی خاص است که انحناهای سطحش متناسب با شکل آینه اصلی است. به این عدسی یا تیغه، تیغه اشمیت می گویند. ترکیب این تیغه با تلسکوپهای بازتابی، نمونه هایی از تلسکوپ را به وجود می آورد که به آن اشمیت- کاسگرین، اشمیت- نیوتونی یا ... می گویند. البته از این بین اشمیت- کاسگرین، یکی از متداولترین و مشهورترین نوع تلسکوپهای آماتوری امروزی است.

 

 استقرار

این از انواع تلسکوپها، ولی این وسایل باید روی وسیله ای قرار گیرند تا بتوان آنها را به جهات مختلف نشانه رفت. به این وسایل پایه و استقرار می گویند. پایه ممکن است از جنس فلز یا چوب باشد و قابلیت تحرک هم داشته باشد که به این پایه ها، پایه های متحرک میگویند و یا میتواند از جنس فلز یا بتون باشد که بطور ثابت بر روی زمین نصب میشود که به این مدلها، پایه های ثابت گفته میشود. سه پایه ها زیاد متنوع نیستند اما استقرارها از تنوع بیشتری برخوردارند. به طورکلی استقرارها به دو دسته سمت- ارتفاعی و استوایی تقسیم می شوند و هر کدام از آنها نیز به چند زیرگروه تقسیم میشوند.

 

استقرار سمت- ارتفاعی

سه پایه دوربین های عکاسی مثال بسیار خوبی از استقرار سمت- ارتفاعی است.. در این نوع استقرار، تلسکوپ توانایی حرکت 360 درجه در سمت (افق دور تا دور شما) و 180 درجه (از0 تا 90 درجه و برعکس) در ارتفاع را دارد. مشکل اصلی این استقرار هنگامی مشخص می شود که بخواهید با آن رصد کنید. چون برای خنثی کردن حرکت زمین و اینکه جسم مورد نظرتان همیشه در چشمی باشد باید لحظه به لحظه تلسکوپ را در دو محور حرکت بدهید و این کار در بزرگنمایی های زیاد دردسر آفرین است. ولی از نگاه دیگر چون استفاده از آن ساده است و احتیاجی به تنظیم اولیه ندارد برای مبتدیان بسیار مناسب است.


یکی دیگر از انواع استقرارها، استقرار سمت- ارتفاعی تلسکوپهای دابسونی هستند. جان دابسون، طراح این نوع پایه ها، خود یکی از بزرگترین و معروفترین افرادی است است که تلاش فراوانی برای همگانی کردن علم و به خصوص علم نجوم کرده است. این پایه ها علاوه بر سهولت استفاده، بسیار ارزان قیمت هستند و با تلسکوپهای نیوتونی استفاده می شوند. متأسفانه این نوع پایه در ایران شناخته شده نیست و تاکنون کمتر کسی از این نوع استقرار استفاده کرده است.


استقرار استوایی

اگر یکی از محورهای استقرار تلسکوپ (محور بعد) را به گونه ای تنظیم کنیم که در امتداد محور زمین قرار گیرد به صورتی که تلسکوپ بتواند به آسانی حول این محور بچرخد، می توان چرخش زمین به دور خود را فقط با چرخش یک محور خنثی کرد. به این نوع استقرار، استقرار استوایی می گوییم که خود به سه دسته اصلی: آلمانی، چنگالی و انگلیسی تقسیم می شوند. استقرارهای آلمانی که خود چندین نوع را شامل می شود، به صورت گسترده در تلسکوپهای آماتوری کوچک و متوسط و استقرار چنگالی در تلسکوپهای بازتابی آماتوری متوسط  و بزرگ و حرفه ای استفاده می شوند. ولی استقرار انگلیسی فقط در تلسکوپهای بزرگی مانند تلسکوپ هیل (تلسکوپ 5 متری رصدخانه مونت پالومار در آمریکا) استفاده شده است.


 

وسایل جانبی


وسایل جانبی، ابزارهای متعددی هستند که می توان به کمک آنها از تلسکوپ استفاده بهتری کرد و یا کارهای دیگری بجز رصد مستقیم با آن انجام داد. عمومی ترین این وسایل عبارتند از:

 

1- چشمی


چشمی ها وسایلی هستند که به کمک آنها می توان تصاویری را که تلسکوپ تشکیل می دهد، دید. این وسایل از تنوع بسیار زیادی برخوردارند و معرفی آنها خود یک مقاله مفصل را می طلبد. ولی نکته مهمی که در انتخاب چشمی باید در نظر بگیرید این است که فاصله کانونی اش باید در حدی باشد که در محدوده حداقل و حداکثر بزرگنمایی تلسکوپ جا گیرد. چون چشمی هایی که تصویری بزرگتر از آن حد به وجود می آورند، اصلاً تصویر خوب و قابل رؤیتی نیست.

رابطه تقریبی 8/27  بزرگنمایی که D قطر شیئی (یا آینه اصلی) بر حسب میلی متر است می تواند به شما در محاسبه انتخاب چشمی مناسب کمک کند. در ضمن بزرگنمایی از رابطه:

فاصله کانونی چشمی/ فاصله کانونی شیئی = بزرگنمایی

حساب می شود. فواصل کانونی داخل رابطه هر دو بر حسب میلیمترند. چشمی های میکرومتردار و چشمی های چراغ دار مدرج هم از انواع چشمی ها هستند که برای طرحهای رصدی آماتوری و جدی بسیار کارآمدند.

 

2- عدسی بارلو

گاهی برای عکاسی یا رصد مستقیم احتیاج به بزرگنمایی های زیاد دارید. در این هنگام می توانید از چشمیهای با فاصله کانونی کم و یا از وسایلی که بزرگنمایی را با ضریبی معین افزایش می دهند، استفاده کنید. این وسایل را بارلو می گویند و ضریب بزرگنمایی آنها معمولاً بین 5/1 تا 4 برابر است. استفاده از بارلو برای رصد مستقیم توصیه نمی شود ولی داشتن آن بهتر از نداشتنش است.

 

3- صافی (فیلتر)


این ابزارها از تنوع زیادی برخوردارند، صافی های رنگی، صافی های پولاروید (قطبی کننده)، صافی هایی که نور مزاحم شهر را کاهش می دهند و ... . استفاده از صافی ها بسته به نیاز شماست و هیچ توصیه ای در مورد آن نمیتوان کرد. بعضی از صافی ها روی چشمی نصب می شوند و بعضی دیگر روی دهانه ورودی نور به تلسکوپ.. فقط این نکته را به یاد داشته باشید که صافی خورشیدی بهتر است از نمونه هائی باشد که روی دهانه ورودی نور نصب می شود.

 

4- چپقی (Diagonal)

این وسایل به دو دسته آینه ای و منشوری تقسیم می شوند و فقط برای تغییر زاویه خروج نور استفاده میشوند. چپقی ها معمولاً بین خروجی نور در تلسکوپ و چشمی سوار می شوند و باعث سهولت استفاده از چشمی میشوند.

 

5- مستقیم کننده

این وسایل کمتر به درد منجمان می خورد و بیشتر برای دیدن مناظر زمینی استفاده می شود و کار آن مستقیم کردن تصویر معکوسی است که در چشمی تلسکوپ تشکیل می شود. این وسایل به دو دسته منشوری و عدسی دار تقسیم می شوند که نوع دوم در اصل یک بارلو هم هست.

 

6- وسایل کمکی عکاسی

این وسایل هم تنوع زیادی دارند و برای اتصال دوربین عکاسی به تلسکوپ ساخته شده اند:

پایه سوار تلسکوپ ( Piggy Back ) : این وسیله کارش اتصال بدنه دوربین به بدنه اصلی تلسکوپ است تا به کمک استقرار تلسکوپ و در صورت امکان با موتور ردیاب تلسکوپ، دوربین برای مدت زیادی (زمان نوردهی) بتواند هدف خود را دنبال کند.

حلقه T (T-Ring): که بر خلاف اسمش کمتر شبیه به حرف T است و کار آن تبدیل کردن دهانه مخصوص نصب عدسی روی دوربین (که برای هر دوربین متفاوت است) به استاندارد رایج تلسکوپها و وسایل جانبی آنها است. هر دوربین فارغ از نوع تلسکوپ برای خود یک حلقه T  دارد. به عنوان مثال حلقه تی نیکون یا پنتاکس.

 

آداپتور (T-Adaptor): آداپتور برای افزایش فاصله بین دوربین و تلسکوپ و قرار دادن وسایل کمکی بین دوربین و تلسکوپ (مثل چشمی یا فیلتر) استفاده می شود. این وسیله برای هر تلسکوپی که دهانه خارجی نور یکسانی داشته باشد قابل استفاده است.

 

لوله افزایش دهندهExtender tube) ) : برای افزایش فاصله بین دوربین و تلسکوپ و قرار دادن وسایل کمکی مثل چشمی بین دوربین و تلسکوپ استفاده می شود.

خوب، هر چه در مورد تلسکوپ گفتیم کافی است. این اطلاعات برای شناخت مقدماتی و اولیه شما از این وسایل مهم نجومی بود. این که کدام نوع تلسکوپ خوب است یا کدام مناسب نیست، بسته به نیاز، نوع کار و بودجه ای است که برای خرید تلسکوپ در نظر گرفته اید. ما توصیه می کنیم که هنگام خرید حتماً از یک مشاور کمک بگیرید.

همیشه ارزان خریدن به نفع آدم تمام نمی شود!

 

نصب تلسکوپ

بعد از خرید تلسکوپ می خواهید کار رصد را شروع کنید در جعبه را باز می کنید و با یک سری وسایل و ابزارهای مختلف روبرو می شوید. برای اینکه این وسایل به یک تلسکوپ آماده برای رصد تبدیل شود، باید آنها را به هم وصل کرد. اینکه چطور باید آنها را به هم وصل کرد بسته به نوع و مدل تلسکوپ دارد. از این رو یا باید از یک کارشناس کمک بگیرید یا کتابچه راهنمای آن را بدقت مطالعه کنید. ولی به طور کلی در تمام تلسکوپها چه از نوع بازتابی و یا شکستی و چه با استقرار سمت - ارتفاعی و یا استوایی این مراحل را باید به ترتیب انجام دهید:

1- نصب پایه

2- اگر استقرار از پایه جدا باشد باید آنرا روی پایه نصب نمود.

3- نصب تلسکوپ روی استقرار

4- نصب جوینده (جوینده دوربین کوچکی است که به شما در نشانه روی به سوی جرم خاصی کمک می کند)

5- نصب چشمی

6- هم خط کردن جوینده با تلسکوپ

7- اگر پایه و استقرار به تنظیم احتیاج داشته باشند ( مثل استقرارهای استوایی) تنظیم کردن آنها.

توضیحات فوق هر چند خلاصه بود اما بهتر است بعضی از مراحل را بیشتر توضیح دهیم.

 

نصب جوینده:

جوینده یا منظریاب، دوربین کوچکی است با بزرگنمایی کم و میدان دید وسیع که به رصدکننده این امکان را می دهد که جسم مورد نظر خود را راحتتر پیدا کند. چون بزرگنمایی تلسکوپها معمولاً زیاد است، پیدا کردن و نشانه روی آن روی جسمی خاص بخصوص برای افراد کم تجربه کار مشکلی است. به همین دلیل جوینده ها با بزرگنمایی کم (حتی در بعضی از نمونه ها بدون بزرگنمایی) به کمک شما می آیند. در چشمی جوینده ها علائمی (به عنوان مثال یک بعلاوه) تعبیه شده است که اگر جسم در مرکز آن علامت قرار گیرد، حتی در چشمی تلسکوپ هم دیده می شود ولی به شرطی که این دو با هم، همخط باشند. همخط بودن تلسکوپ با منظریاب به این معنی است که محور نوری هر دو با هم موازی باشند. در بعضی از نمونه ها که جوینده به صورت ثابت روی تلسکوپ نصب شده است، این هم خط شدن در کارخانه سازنده انجام می شود ولی در نمونه هایی که منظریاب قابل نصب و تعویض است این کار را شما باید انجام دهید.

لابد میپرسید چگونه؟

یک چشمی با بزرگنمایی متوسط یا کم بردارید و در جای چشمی تلسکوپ قرار کنید. پایه نگهدارنده جوینده را در سر جای خود محکم کنید و سپس جوینده را داخل پایه نصب کنید. 3 یا 6 پیچ وظیفه نگهداشتن جوینده و تنظیم آن را بر عهده دارند. این پیچها را آن قدر بپیچانید تا جوینده در جای خود ثابت و محکم شود. حال بدون استفاده از جوینده تلسکوپ را روی جسمی دور (هر چه دورتر باشد بهتر است) نشانه بروید. طوری که در مرکز دید شما قرار گیرد. حال اگر با جوینده به موضوع انتخابی نگاه کنید می بینید که در یکی از گوشه های منظر یاب دیده می شود. با تغییر دادن وضعیت آن 3 یا 6 پیچی که قبلاً گفتیم، کاری کنید که جسم دقیقاً در مرکز علامت بعلاوه جوینده قرار گیرد (تلسکوپ در حین این کار نباید حرکت کند). تا اینجا جوینده با تلسکوپ تا حد زیادی همخط شده است. برای تنظیم دقیقتر، همین کار را با یک ستاره پر نور انجام دهید ولی خیلی سریع، چون اگر تلسکوپ شما موتور نداشته باشد ستاره در مدت زمان کوتاهی از میدان دید تلسکوپ خارج خواهد شد. اگر این کار را با ستاره قطبی انجام دهید بهتر  است، چون که جابجا نمی شود.

 

تنظیم کردن پایه و استقرار

اگر تلسکوپ شما استقرار سمت- ارتفاعی دارد، تنها کاری که باید انجام دهید تنظیم درجه ارتفاع پایه است ولی در استقرارهای استوایی کار کمی مشکلتر است. در این نوع استقرارها محور اصلی تلسکوپ باید با محور چرخش زمین بدور خود موازی شود. این کار را قطبی کردن می گویند.

برای قطبی کردن تلسکوپ بهتر است در ابتدا از کسی که در این زمینه تجربه دارد کمک بگیرید. ولی به صورت خلاصه (و البته غیر دقیق) می توان به این صورت عمل کرد که اول پیچ تنظیم عرض جغرافیایی را شل کنید و محور اصلی استقرار را روی عرض جغرافیایی محل رصد تنظیم کنید (یک شاخص مدرج روی استقرار به همین منظور ساخته شده است). حال بدون اینکه با پیچهای حرکتی تلسکوپ آن را جابجا کنید ، پایه تلسکوپ را آنقدر بچرخانید تا رو به شمال بایستد. دراین حالت باید لوله تلسکوپ با محور اصلی استقرار در یک جهت باشند. یک چشمی با بزرگنمایی متوسط در جای چشمی بگذارید. باید ستاره قطبی را در مرکز چشمی ببینید. اگر نبود تلسکوپ و پایه را ( هر دو با هم) آنقدر بچرخانید تا ستاره قطبی در مرکز میدان دید چشمی شما قرار گیرد. اکنون تلسکوپ به صورت تقریبی قطبی شده است. البته بعضی از تلسکوپها یک سری وسایل کمکی دارند که این کار را ساده تر می کند. به هر صورت برای اولین بار قطبی کردن، کمک گرفتن از یک متخصص یا یک فرد با تجربه در این زمینه ضروری است. مثل اینکه تمام کارهای اولیه را انجام دادیم، حال نوبت کار اصلی است.

 

 

بیائید رصد کنیم:


تلسکوپ آماده کار است. با یک چشمی با بزرگنمایی کم شروع کنید. در جوینده، جسم مورد نظر را پیدا کنید. آن را در مرکز جوینده قرار دهید و پیچهای اصلی بعد و میل (یا سمت و ارتفاع) را کمی محکم کنید. حال در چشمی دنبال جسم بگردید. آنقدر تلسکوپ را جابجا کنید تا جسم در مرکز چشمی قرار گیرد. حالا اگر بخواهید میتوانید چشمی را با یک چشمی با بزرگنمایی بیشتر عوض کنید و باز هم سعی کنید جسم در مرکز میدان دید قرار گیرد. می دانیم که اولین تجربه، شما را شگفت زده می کند ولی این نکته را بخاطر بسپارید که ستاره ها حتی با بزرگترین تلسکوپهای جهان هم به صورت یک نقطه روشن دیده می شوند و سحابی ها و کهکشانها هم به صورت توده ای ابر مانند. راستی این نکته را هم فراموش نکنید که قبل شروع کار با تلسکوپ کنید بهتر است با آسمان شب و صورتهای فلکی آشنائی بیشتری پیدا کنید و ستارگان و اجرام مهم هر صورت فلکی را بشناسید. انجام این کار با نقشه ها و اطلسهای ستاره ای امکان پذیر است و شما که میخواهید در آسمان سیر کنید می بایست طرز کار با نقشه ها را هم یاد بگیرید.

 

چند نکته مهم:


  • تلسکوپ وسیله ای حساس است. به همین دلیل در کار کردن با آن باید دقت زیادی کرد. یک ضربه کافی است تا یک تلسکوپ اشمیت کاسگرین گران قیمت به آینه دق تبدیل شود.

  • به هیچ وجه برا ی تمیز کردن سطوح نوری چه آینه، چه عدسی و چه چشمی از وسایلی مانند دستمال کاغذی یا پارچه های معمولی استفاده نکنید. در این میان آینه های تلسکوپ حساسیت ریادی دارند و حتماً باید با شیوه ای مخصوص آنها را تمیز و گردزدائی نمود.

  • در داخل تلسکوپ و چشمی بجز چند تیغه فلزی، آینه و عدسی چیز دیگری وجود ندارد. از باز کردن آنها جداً خودداری کنید چون تنظیم و همخط سازی تلسکوپ شما به هم میخورد.

  • اگر تلسکوپی بازتابی یا شکستی- بازتابی دارید و هر کاری می کنید تصویر واضح نمی شود احتمالاً تلسکوپ از حالت هم محوری خارج شده است.. برای تنظیم آن می توانید از مقاله ای که به همین منظور در آینده در همین سایت قرار داده میشود استفاده کنید. اگر موفق نبودید به فروشنده یا نمایندگی آن مراجعه کنید.

  • اگر تلسکوپ شما موتور ردیاب دارد، پیش از روشن کردن آن از متعادل بودن تلسکوپ روی استقرار (بالانس وزن) مطمئن باشید. چون فشار بیش از حد به موتور باعث آسیب دیدن آن می شود.

  • برای رصد خورشید حتماً از فیلترهای مطمئن و مناسب استفاده کنید و در طول روز تلسکوپ را هرگز بدون فیلتر به سمت خورشید نبرید.

  •  


       مسواک پانصد و ده ساله شد

 

قدیمی ترین مسواک جهان 510ساله شد. البته برخی از تاریخ دانان معتقدند بشر از چهار هزار سال پیش از مسواک استفاده می کرده است. مسواک با ظاهر فعلی آن تنها 70 سال است که به وجود آمده. اما چینی ها در تاریخ 26 ژوئن 1498 با استفاده از چوب بامبو و بورس موی گراز مسواکی تقریباً شبیه مسواک امروزی را به وجود آوردند. اما هزاران سال مردم از نوعی چوب برای تمیز کردن دندان هایشان استفاده می کردند که هنوز هم در بخش هایی از دنیا از آن استفاده می شود. در دنیای عرب هنوز هم از این چوب به عنوان وسیله اصلی در تمیز کردن دندان ها استفاده می شود. به اعتقاد دکتر کارستن فرولیخ این چوب ها بهتر از مسواک هستند چرا که در صورت استفاده از این چوب ها دندان ها کمتر دچار فساد می شوند.

 


بلوتوث چیست؟
از کجا آمده، به کجا می‌رود؟

4107bluetooth_diagram_2.jpg

بزرگ و کوچک، پیر و جوان اکثریت مردم از بلوتوث و نحوه کارکردن با آن آگاه هستند. بسیاری از گوشی‌های تلفن همراه، دوربین‌های دیجیتالی و پرینترها و … مجهز به این فناوری هستند.
کلمه بلوتوث ریشه دانمارکی دارد و از نام پادشاه دانمارک در سال‌های 940 تا 986 گرفته شده است. نام پادشاه دانمارک در آن زمان Harald Blaatand بود. کلمه Blaatand پس از انتقال به زبان انگلیسی به شکل Bluetooth تلفظ شد. در زمان حکومت Harald Blaatand دانمارک و نروژ در جنگ های مذهبی با هم مشکل داشتند و این پادشاه توانست این دو کشور را با یکدیگر متحد کند و از آن پس شهرت زیادی کسب کرد.
در واقع تکنولوژی Bluetooth هم بر پایه اتحاد یکپارچه سیستم های کامپیوتر که نماد انحاد ایجاد شده بین دوکشور است.
ایده اصلی ایجاد سیستم ارتباطی یکپارچه بین وسایل الکترونیکی با یک استاندارد کلی در سال ۱۹۹۴ توسط شرکت موبایل Ericsson ارائه شد. جالب است بدانید ریاست این پروژه انقلابی را زنی ایرانی به نام ماریا خورسند بر عهده داشت. ماریا خورسند، یکی از مدیران مشهور صنعت IT جهان است.
ماریا خورسند در زمان مدیریت خود در شرکت اریکسون سوئد، مدیریت این پروژه را به عهده گرفت و به او لقب مادر معنوی تکنولوژی بلوتوث داده شد.
ماریا خورسند در سال 1957 (1336) در شهر ساری، مرکز استان مازندران، متولد شد. او در سال 1975 به لس‌آنجلس مهاجرت کرد و فوق‌لیسانس کامپیوتر خود را از دانشگاه فولرتون (Fullerton) کالیفرنیا گرفت و در دهه 80 نیز مقیم سوئد شد.
پنج شرکت Ericsson ، Intel ، Nokia ، IBM و Toshiba توانستند گروهی را تشکیل دهند به نام Bluetooth (Special Interest Group) SIG با تشکیل این گروه موفق به پایه‌گذاری استاندارد مورد نیاز بین وسایل الکترونیک شدند. تکنولوژی بلوتوث هم مانند هر تکنولوژی دیگری رفته رفته توسعه پیدا کرده است،
شرح کاملی از این رشد و توسعه را با هم مطالعه می‌کنیم: 

اولین نسخه‌های بلوتوث مشکلات و کاستی‌هایی داشتند نسخه 1.0 و B1.0 از اولین سری تکنولوژی بلوتوث هستند که اکثر شرکت‌های تولید کننده محصولات الکترونیکی استفاده کننده این تکنولوژی در برقراری ارتباط محصولاتشان با یکدیگر با مشکل مواجه می‌شدند.
این دستگاه ها برای ایجاد ارتباط مجبور بودند آدرس سخت‌افزاری دستگاه (BD-ADDR) را در فرآیند اتصال دو دستگاه فاش کنند که در نتیجه اصل پنهان نگه داشتن هویت دستگاه نقض می‌شد.


نسخه 1.1
بسیاری از خطاهای موجود در دو نسخه قبلی را پوشاند و قبلیت پشتیبانی از کانال‌های بدون رمزگذاری به آن اضافه شد و به سیستم Received Signal Strength Indication ( RSSI ) همان نمایشگر قدرت سیگنال دریافتی مجهز شد.


نسخه 1.2
تغییرات عمده‌ای را در این نسخه شاهد بوده‌ایم:
برقراری سریع‌تر ارتباط بین دستگاه‌ها
استفاده از ( AFH) Adaptive frequency-hopping spread spectrum برای جلوگیری از تداخل فرکانس‌های رادیویی
افزایش سرعت انتقال تا 721 کیلوبیت در ثانیه
ارتباط گسترده همزمان: Extended Synchronous Connections (eSCO) استفاده از این تکنیک و بهبود کیفیت صدای بسته‌های آسیب دیده و ارسال مجدد آنها را در بر می‌گیرد.
پشتیبانی رابط کنترل میزبان (HCI) Host Controller Interface برای three-wire UART


نسخه 2.0
این نسخه از دهم نوامبر سال 2004 مورد استفاده قرار گرفته است پشتیبانی از نسخه 1.1 و بالابردن سرعت ارزیابی و انتقال داده تا سه برابر و در شرایطی خاص تا ده برابر، کارآیی بهینه بین هر دستگاه و بالاتر رفتن پهنای باند از مشخصات این نسخه هستند.


نسخه 2.1
از جولای سال 2007 استفاده از این نسخه مرسوم شد این نسخه سازگاری کامل با نسخه‌های 1.1 و 2.0 را داراست.
بهینه سازی در اتصال به دستگاه‌های مختلف و ایجاد لیست از دستگاه‌های یافته شده در زمان جست‌وجو از مشخصه‌های جدید است. ساخت تونل ارتباطی رمزگذاری شده برای حفظ امینت و جلوگیری از دزدیده شدن اطلاعات در حال ارسال توسط دیگران.


نسخه 3.0 
در حال حاضر آخرین نسخه و سریع‌ترین نسخه از این تکنولوژی است که با بهره‌گیری از باند گسترده رادیویی (UWB) Ultra-Wideband سرعت انتقال آن در ثانیه به 480 مگابیت می‌رسد و انرژی مصرفی آن فوق‌العاده کم است.
عدم تداخل بین دستگاه‌های در حال ارتباط با یکدیگر نیز از خصوصیت‌های نسخه 3.0 بشمار می‌رود، این تکنولوژی را SSFH می‌نامند. بلوتوث یک استاندارد رادیویی و پروتکل ارتباطی برای ارتباط بین وسایل الکترونیکی است و برد کوتاهی دارد (1متر تا 100 متر). دستگاه‌هایی که در حدفاصل مجاز از یکدیگر قرار دارند می‌توانند با استفاده از تکنولوژی بلوتوث با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
از آنجایی که این دستگاه ها از یک سیستم ارتباطی رادیویی استفاده می‌کنند احتیاجی به خط دید مستقیم بین آنها نیست و حتی با وجود موانع نیز می‌توانند ارتباط را برقرار کنند، اما در نهایت باید در محدوده یکی از سه کلاس موجود قرار داشته باشند:

Class 1 100 mW (20 dBm) ~100 meters
Class 2 2.5 mW (4 dBm) ~10 meters
Class 3 1 mW (0 dBm) ~1 meter

در علم IT به شبکه ایجاد شده از طریق بلوتوث شبکه بی‌سیم شخصی (PAN) Personal Area Network گفته می‌شود که با استاندارد IEEE 802.15.1 هم شناخته می‌شود.
با استفاده از بلوتوث می‌توان 8 دستگاه را به طور همزمان به هم متصل کرد. علی رغم اینکه همه دستگاه‌ها در شعاع 10 متری یکدیگر قرار دارند هیچگونه تداخلی در ارتباط بین شان پیش نخواهد آمد. این بدان دلیل است که بلوتوث با استفاده از تکنیکی با عنوان پرش فرکانس‌ها (SSFH) امکان استفاده همزمان از یک فرکانس مشخص رادر بیش از یک دستگاه غیرممکن می‌سازد. در این تکنیک بلوتوث طیف فرکانسی ISM را به 79 فرکانس مجزا تقسیم کرده و دستگاه مورد نظر بر مبنای معیارهای خاص در هر لحظه به صورت تصادفی یکی از این فرکانس‌ها را انتخاب کرده و استفاده می‌کند.
در ارتباطات بلوتوث دستگاه فرستنده در هر ثانیه 1600 بار فرکانس عوض می‌کند. بدین ترتیب تعداد دستگاه‌های بیشتری می‌توانند از طیف رادیویی استفاده کنند و امکان تداخل بین آنها هم کاهش می‌یابد.
وقتی دستگاه‌های بلوتوث در فاصله مجاز از هم قرار می‌گیرند یک گفت‌وگوی الکترونیکی بین شان رخ می‌دهد تا چنانچه داده‌ای باید منتقل شود با یکی از دستگاه‌ها باید دیگری را کنترل کند ارتباط بین شان برقرار شود. وقتی این گفت‌وگو انجام می‌شود دستگاه‌ها یک شبکه ایجاد می‌کنند. شبکه‌ای که توسط سیستم‌های بلوتوث ایجاد می‌شود شبکه شخصی (PAN) نامیده می‌شود که ممکن است فضای یک اتاق یا خانه را در بر بگیرد یا اینکه فاصله بین تلفن همراه و HANDSFREE آن که به گوش‌تان وصل است را شامل می‌شود.
موارد استفاده از تکنولوژی بلوتوث متعدد است، از شایع‌ترین آنها می‌توان به تلفن همراه اشاره کرد، با وجود این تکنولوژی در ساختار تلفن همراه شما می‌توانید ارسال و دریافت داده را به راحتی انجام دهید برقراری اتصال بین هندزفری و تلفن همراه نیز یکدیگر از موارد استفاده است.
ارتباط با دستگاه‌های ورودی و خروجی کامپیوترهای شخصی، مانند صفحه کلید، موشواره و چاپگر. مورد دیگر را می‌توان به کنسول‌های بازی اشاره کرد مانند WII محصولی از شرکت NINTENDO ، PlayStation محصول شرکت Sony و یا Xbox محصول شرکت Microsoft. این کنسول‌ها از بلوتوث برای برقراری ارتباط بین کنسول و دسته آن استفاده می‌کنند.
در این بین بازاریابی، تبلیغات و اطلاع رسانی هم پای خود را از رسانه ها فراتر گذاشته‌اند و از تلفن همراه بعنوان یک رسانه استفاده می‌کنند و با بهره‌مندی از تکنولوژی بلوتوث تبلیغات را بدون واسطه به مردم می‌رسانند:
دستگاه‌هایی ساخته شده که در صورت نصب آنها در محل‌های مختلف می‌توانید اقدام به معرفی محصولات و خدمات خود از طریق ارسال متن، عکس، فایل صوتی و حتی تصویری نیز به مشتریان بپردازید، البته همانطور که قبل تر نیز گفته شد تکنولوژی بلوتوث محدودیت طول برد دارد و بصورت متوسط از 10 متر تا 1000 و 1200 متر ادامه دارد.
استفاده از بلوتوث در عرصه اطلاع‌رسانی و تبلیغات پیشرفته تر نیز شده است. شما در نوعی از دستگاه‌های اطلاع رسانی علاوه بر ارسال تبلیغات رایگان می‌توانید دریافت اطلاعات نیز داشته باشید به عنوان مثال برای خود صندوق انتقادات و پیشنهادات درست کنید و یا از طریق بلوتوث از مشتری سفارش بگیرید.
 


ناریخچه لباس در ایـــران 

 

ایرانیان از بیش از 10 هزار سال پیش دارای تمدن بوده‌اند. از این رو، ریشه‌ی بسیاری از دستاوردهای بشر را در این تمدن می‌توان یافت. برای مثال، نخستین ابزار ریسندگی و بافندگی در غار کمربند، نزدیک بهشهر، یافت شده است که به 7 هزار سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد. به علاوه، در قدیمی‌ترین بخش‌های شهر باستانی شوش، که در خوزستان قرار دارد، سوزن‌های سوراخ‌دار پیدا شده است.

این دستاوردهای و نوآوری‌های دیگری که در دوران‌های بعدی رخ داد، صنعت پارچه و پوشاک ایران را پیشتاز و سرآمد جهانیان کرد. جالب است بدانید اسکندر مقدونی، با آن‌که به ایران حمله و آن را اشغال کرده بود، لباس ایرانی می‌پوشید. در این جا به برخی از نوآوری‌های ایرانیان در زمینه‌ی پوشاک و پارچه اشاره می‌شود.


کت و شلوار
ایرانیان نخستین مردمانی بودند که کت آستین‌دار و شلوار می‌پوشیدند. مردمان تمدن‌های دیگر، بابلی‌ها، آشوری‌ها، یونانی‌ها و رومی‌ها، شلوار نمی‌پوشیدند و حتی یونانی‌ها ایرانیان را به خاطر شلوارهای رنگی‌شان مسخره می‌کردند. ایرانیان حتی نوعی شلوار ویژه‌ی سوارکاری نیز داشتند که تنگ و چسبان بود و اغلب از چرم ساخته می‌شد.



شلوار در اصل شروال خوانده می‌شد. عرب‌ها آن را سروال نامیدند و جمع آن را سراویل می‌گویند. در ترکی و کردی نیز شروال گفته می شود. مجارها آن را شلواری می نامند و در لاتین به آن سارابارا می گویند. در زبان انگلیسی هم به آن پاجاما گفته میشود که از واژه ی پای جامه ساخته شده که از واژه های فارسی کهن است.



پوشش زنان
ایرانیان از دیرباز به پاکدامنی اهمیت می‌دادند و زنان ایرانی پوشیده با چادر یا پوشش‌های دیگری که بخش‌هایی از موها را می‌پوشاند و تنه را در بر می‌گرفت، در میان مردان ظاهر می‌شدند. در یک مهر سنگی استوانه‌ای که از دوره‌ی هخامنشی برجای مانده و اکنون در موزه‌ی لوور فرانسه نگهداری می‌شود، شاهزاده‌ی ایرانی و ندیمه‌هایش دیده می شود که شاهزاده چادر و ندیمه‌ها سرپوش دارند. در طرحی که روی سنگی در ارگیلی ترکیه نقش بسته است، زن ایرانی باپوشش چادر و سوار بر اسب دیده می‌شود. حتی سرپوش‌های پارچه‌ای دوره‌ی هخامنشی از زیر برف‌های منطقه‌ی پازریک روسیه پیدا شده است. (یادآوری می‌شود، سرزمین‌هایی که نام بردیم، بخشی از امپراطوری پهناور پارس‌ها بودند.)  اثر یک مهر هخامنشی که در موزه‌ی لوور فرانسه نگهداری می‌شود.
 




تصویر بازسازی شده با رایانه

 

گلدوزی
نقش زدن بر پارچه و لباس از دیرباز در ایران مرسوم بود. در تابوت سنگی اسکندر که در موزه‌ی استامبول نگهداری می‌شود، ایرانیان شلوارهایی با پارچه‌های زیبا پوشیده‌اند که طرح دار و گاهی نقش‌هایی از گل‌ها دارند. گل‌دوزی در دوره‌ی صفویه به شکوفایی رسید به نحوی که هنرمندان روم شرقی (امپراتوری بیزانس) طرح‌های ایرانی را بر لباس‌های فاخر نقش می‌زدند. حتی ریشه‌ی عنصرهای اصلی گلدوزی امروزی نیز به ایران بازمی‌گردد که از راه کشورهای ساحل دریای مدیترانه به ایتالیا و اسپانیا رفته و بعدها در سرزمین‌های دیگر مورد توجه قرار گرفته است.
 



خشایارشاه و همراهانش

 

ابریشم ایرانی
بافتن پارچه از ایران آغاز شده و تا دروه‌ی صفوی از مهم‌ترین فرآورده‌های صادراتی ایرانیان بوده است. با آن که بافت ابریشم به چینی‌ها بازمی‌گردد، ابریشم ایرانی در دوره‌ی ساسانیان به چنان کیفیت و ظرافتی رسیده بود که چینی‌ها نیز از ایران پارچه‌ی ابریشمی وارد می‌کردند. برخی از پارچه‌های ایرانی که ویژه‌ی اسقف‌ها تهیه شده، هنوز در گنجینه‌های کلیساهای اروپا نگهداری می‌شود.

ردپای شکوه صنعت پارچه‌بافی را در واژه‌های ایرانی که به زبان‌های مختلف راه‌یافته است، می‌توان پیدا کرد.
در زبان عربی: دیباج (از واژه‌ی دیباگ به مفهوم زری ابریشمی) و استبرق (از واژه‌ی ستبرگ به مفهوم نوعی پارچه‌ی ابریشمی)
در زبان انگلیسی: Tafta (از واژه‌ی تافته به مفهوم نوعی پارچه‌ی ابریشمی) Chintz (از واژه‌ی چیت به مفهوم نوعی پارچه)
در زبان روسی: Izarbaf (از واژه‌ی هزارباف به مفهوم پارچه‌ی زری گلابتون) و Partcha (از واژه‌ی پارچه)

لباس ورزش
ایرانیان نخستین مردمانی هستند که از لباس ورزشی استفاده می‌کردند. چوگان ورزش باستانی و مورد علاقه‌ی ایرانیان بود. چوگان بازان نوعی پیراهن نیم‌آستین و شلوار تنگی می‌پوشیدند تا هنگاه بازی راحت‌تر باشند. جنس پیراهن چوگان بازی را نیز نوعی انتخاب کرده بودند تا کم‌تر عرق کنند. انگلیسی‌ها در سال‌های استعمار هندوستان در آن سرزمین با چوگان و لباس نیم آستین آشنا شدند و آن را به خود به اروپا بردند که بعدها به آمریکا نیز راه یافت و به تی‌شرت‌های امروزی منجر شد.

لباس شوالیه ها
در دوره‌ی اشکانیان و ساسانیان مردان جنگی خود و اسبانشان را زره پوش می‌کردند. در تاق بستان، در کرمانشاه، سربازی زره‌پوش سوار بر اسب زره‌پوش بر پهنه‌ی سنگ کنده‌کاری شده است که با دیدن آن به یاد شوالیه‌های اروپایی می‌افتیم. در واقع، شوالیه‌های اشکانی سرمشق شوالیه‌های اروپایی قرار گرفتند.
 



شوالیه ساسانی


نوآوری های دیگر
دستکش: گزنفون، تاریخ‌نگار یونانی با ایرانیانی روبه‌رو شده بود که دستهایشان را در پوست‌های ضخیم و قاب‌هایی نگه می‌داشتند. نمونه‌هایی از دستکش‌های زینتی در موزه‌ی ایران باستان نگهداری می‌شود.
انوع کلاه: ایرانیان از دیرباز کلاه‌های گوناگونی می‌پوشیدند که نشان‌دهنده‌ی موقعیت اجتماعی آنان بود. کلاه پاپ‌ها و حتی تاج برخی از پادشاهان قدیم اروپا، برگرفته از کلاه و تاج‌ پادشاهان ایران است.
چکمه : پوشیدن چکمه‌های چرمی از زمان هخامنشیان مرسوم بود و حتی ژوستی‌نین، امپراتور روم شرقی، چکمه‌های ایرانی می‌پوشید.
شال: هنوز هم در زبان انگلیسی به همین نام خوانده می‌شود (shawl) و نوع مردانه و زنانه‌ی آن هر دو نوآوری ایرانی هستند.
 




آن سه خرمند: طرحی از سه مغ زردشتی که برای شست‌ و شو و معطر کردن عیسی مسیح(ع) دعوت شده یودند. این تصویر موراییک، بر دیوار کلیسای سنت اپالینار در شهر راون ایتالیا نقش بسته است

 



اختراع و ثبت گرامافون

Edison.jpg

ادیسون

توماس ادیسون دراین روز از سال 1878 اختراع خود گرامافون (فنوگرافPhonograph) را به ثبت داد. ادیسون که در میشیگان آمریکا به دنیا آمده بود و هلندی تبار بود درجوانی در کار تلگراف مشغول بود. وی اختراعات متعدد دیگر دارد ازجمله ساخت لامپ برق. واژه فنوگراف از دو ریشه یونانی به معنای «صدانگار» ساخته شده است. انگلیسی ها عمدتا به جای فنوگراف از واژه گرامافون Gramophone برای نامیدن این دستگاه که در ایران «جعبه ساز» گفته می شد و صفحه صدا (موسیقی) پخش می کرد استفاده می کنند. گرامافون (Record player) تا دهه 1980 به مدت 110 سال مورد استفاده بود.
    

EdisonPhonograph.jpg


 

اولین پیام کوتاه سال 1992 در انگلستان فرستاده شده و سپس در اروپا رواج پپیدا کرده و چند ماه طول کشید تا به امریکا رسید. حتی امرزه نیز ارسال پیام کوتاه در اروپا رواج بیشتری دارد.

ممکن است شما هم از دسته افرادی باشید که مدام در حال ارسال SMS (پیام کوتاه) هستند و صحبت پای تلفن همراه را کنار گذاشته‌اند.

زمانی بود که فکر می‌کردیم تمام آدمهای روی کره زمین در حال صحبت کردن با تلفن همراهشان هستند، اما این روزها دیگر این احساس را نداریم چون بسیاری از مردم به جای صحبت پای تلفن‌های همراهشان در حال ارسال پیام کوتاه هستند.

تماس سریع انگشتان دست افراد روی صفحه کلید تلفن‌های همراه، تصویری است که به نظر دیگر عجیب نمی‌آید. همه می‌دانند تایپ سریع روی صفحه موبایل می‌تواند متنی را خلق کند که ثانیه‌ای بعد در دست فردی در دور دست‌هاست.

صحبت با تلفن همراه که مدت زیادی نقل مجالس محققان بود که می‌تواند اثرات بسیار مخربی روی مغز بگذارد اکنون به استفاده از سریع از انگشتان دست برای تایپ کردن و ارسال پیام کوتاه تبدیل شده است.

تاریخچه پیام کوتاه:

اولین پیام کوتاه سال 1992 در انگلستان فرستاده شده و سپس در اروپا رواج پپیدا کرده و چند ماه طول کشید تا به امریکا رسید. حتی امرزه نیز ارسال پیام کوتاه در اروپا رواج بیشتری دارد. گرچه تحقیقات نشان داده است که در آمریکا نیز 37 درصد افرادی که تلفن همراه دارند در طول ماه دست کم یک پیام را ارسال یا دریافت کرده‌اند.

با وجود گستردگی این پدیده بد نیست بدانیم فرستادن پیام کوتاه چه راهی را طی می‌کند تا به مقصد برسد و چه اطلاعاتی را در مورد آن نمی‌دانیم:

اس ام اس مخفف سرویس پیام کوتاه به زبان انگلیسی است و متد جدیدی برای ارتباط برقرار کردن با فردی است که صاحب تلفن همراه است. حداکثر تعداد حروفی که در یک پیام کوتاه ارسالی جا دارد 160 حرف است که این نعداد در زیانهایی همچون چینی به 70 می‌رسد.

چطور اس ام اس ارسال می‌شود؟

حتی اگر شما در حال صحبت کردن پای تلفن همراهتان نباشید تلفن شما در حال ارسال سیگنال است و اطلاعات می‌گیرد و ارسال می‌کند.آنتن های بزرگ مخابرات وظیفه جا به جا کردن این اطلاعات را دارند. اگر شما حرکت کنید سیگنال تلفن همراه شما همراهتان جا به جا می‌شود و می‌تواند محل دقیق شما را مشخص کند و هر از گاهی نیز اطلاعاتی در اختیار مخابرات قرار داده می‌شود تا از وضعیت تلفن همراه شما مشخص باشد.

وقتی فردی می‌خواهد با شما تماس بگیرد سیستمهای اطلاعات و کنترل برج مخابرات به تلفن شما پیغامی ارسال می‌کند که کسی پشت خط شماست. برج مخابرات همچنین فراکانسهای صدا می‌دهد تا بتوانید تلفن را جواب داده و صدای فرد را بشنوید.

همین روند در ارسال پیام کوتاه نیز تکرار می شود. وقتی دوستی به شما پیام کوتاه می فرستد پیغام از آنتهای ارتباطی مخابرات گذشته و به برجک اصلی مخابرات و کانال کنترل می‌رسد و آنگاه است که به تلفن شما پیغامی ارسال می‌شود که اطلاعاتی در انتظار شماست و این دقیقا همان زمانی است که شما متوجه می‌شوید که پیام کوتاه دارید.

زمانی که شما پیام می‌فرستید هم همین راه طی می‌شود تا فرد پپیغامتان را بگیرد. 
دلیل اینکه شما نمی‌توانید پیغامی با ببش از 160 حرف بفرستید نیز آن است که برای شلوغ نشدن سیستم ارسال پیامها، مخترعان این روش، روی این تعداد حرف موافقت کردند تا تعداد بیشتر از آن ارسال نشود.

اما باز هم ارسال تعداد حروف به سیستمی بستگی دارد که در کشور و یا منطقه نصب شده و توانایی اسال پیام را دارد. در برخی از مناطق ممکن است یه صورت اتوماتیک به شما اجازه دهند تا بتوانید بیش از این حروف را هم در یک پیام بفرستید اما حد معمول آن 160 حرف است.

فواید پیام کوتاه

1-ارسال پیام کوتاه زمانی به درد شما می‌خورد که شما نخواهید با فرد مورد نظر مکالمه مستقیم داشه باشید. با این روش شما مجبور به شماره گرفتن برای بیان تنها چند جمله نیستید.

2- شما مانند ایمیل نوشتن مجبور به وصل شدن به شبکه اینرنت نیستید و به راحتی می‌توانید نامه‌های کوتاه را به هر تعداد از دوستانتان ارسال کنید. و جالب اینجاست که دوست شما هم برای دریافت این پیغام لزوما نباید کار خاصی انجام دهد و اینکه تنها تلفنش روشن باشد کافیست تا پیغام به او برسد و حتی اگر تلفن او خاموش هم باشد این پیغام پشت درهای بسته تلفن او می‌ماند تا بلاخره تلفن روشن شود و با پیدا شدن اولین سیگنال پیغام به فرد خواهد رسید و تا زمانی که خود فرد پیام را پاک نکند در سیم کارت وی خواهد ماند.

3-فایده دیگر این تکنولوژیی آن است که یک پیغام را همزمان به چندین نفر می‌توان فرستاد.این افراد می‌توانند در لیست دفتر تلفن شما باشند و یا اینکه مانندکاری که برای تبلیغات شرکتهای بزرگ یا بانکها انجام می‌شود به صدها هزار نفر ناشناس ارسال شوند.

اس ام اس بازها

تحقیقی که سال 2004 انجام شد نشان داد که افرادی که تلفن همراه دارند تنها دو دسته هستند یا با تلفنشان صحبت می‌کنند و یا از دسته افرادی هستند که با ارسال پیام بسیار مانوس هستند.

افرادی که به فرستادن پیام کوتاه علاقه دارند دو برابر پیغام می‌فرستند و تعداد زنگهایی که با تلفن همراهشان می‌زنند نصف افراد دیگر است.

از سوی دیگر برای مخابرات نیز ارسال پیامها از سراسر کشور بسیار بهتر از آن است که شبکه با افرادی که در حال صحبت با تلفنهای همراهشان هستند پر شود زیرا ارسال پیامهای کوتاه، جای زیادی از شبکه های مخابرات را نمی ‌گیرد.

مضرات پیام کوتاه:

1-شما باید برای ارسال پیام کوتاه پول بپردازید و مسلم اسن که پرداخت پول برای هیچ مصرف کننده‌ای مطلوب نیست. هر چند که در کشورها و سیستمهای مختلف پرداخت پول و بالغ آن متفاوت است.

2-رسیدن پیام کوتاه شما هیچ حساب و کتابی ندارد و ممکن است شما تصور کنید که پیامتان رسیده است اما فرد آن را دریافت نکرده باشد. زمانی که شبکه شلوغ باشد ممکن است دهها دقیقه و حتی چندین ساعت طول بکشد تا پیامها برسند.

3- با پیام کوتاه شما امکان ارسال عکس و یا فیلم را ندارید.


چهارصدمین سال از ابداع تلسکوپ گالیله گذشت

ورود طرح تلسکوپ گالیله به لوگوی گوگل


گوگل در روز چهارصدمین سالگرد ابداع تلسکوپ گالیله ابداعی که بینش انسان نسبت به جهان را برای همیشه متحول ساخت لوگوی خود را در قالب طرح گرافیکی جالب توجهی تغییر داده است. سایت گوگل به مناسبت یکی از بزرگترین وقایع تاریخی که توانست تحول بزرگی در علم نجوم به وجود آورد، لوگوی خود را تغییر داد. سال 2009 سالگردهای وقایع تاریخی زیادی را در خود گنجانده است که از آن جمله می توان به دویستمین سالگرد تولد چارلز داروین و صد و پنجاهمین سالگرد معرفی منشا گونه های زیستی اشاره کرد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
:: تغییر لوگوی گوگل به مناسبت چهارصدمین سالگرد تلسکوپ گالیله ::

گالیلئو گالیله، 15 فوریه سال 1564 در ایتالیا به دنیا آمد. او فیزیکدان، ریاضی دان، اخترشناس و فیلسوف بزرگی بود که نقش بسزایی در پیشرفت علم ایفا کرد. گالیله با انجام رصدهای دقیق و نتیجه بخش ، به حمایت از نظریه ی خورشید مرکزی کوپرنیک برخاست که منجر به محاکمه ی وی در دادگاه تفتیش عقاید شد. گالیله را پدر نجوم مشاهداتی مدرن ، پدرفیزیک و پدر علم می نامند. از جمله دستاوردها و کشفیات مهم وی در نجوم رصدی، رصد اهله ی زهره، کشف 4 قمر گالیله ای مشتری (یو ، اروپا ، کالیستو ، گانیمید) و بررسی و تحلیل لکه های خورشیدی می باشد.

چهارصد سال پیش، گالیلئو گالیله هنگامی که برای اولین بار با استفاده از تلسکوپ خود، ماه و سیارات منظومه شمسی را مطالعه کرد در واقع گامی نو در پیشرفت دانش ستاره شناسی برداشت به افتخار و پاسداشت کشفیات مهم وی اتحادیه ی بین المللی نجوم امسال را سال جهانی نجوم نامید.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
:: گالیلئو گالیله، دانشمند و مخترع سرشناس ایتالیائی با شهرت "نظریه مرکزیت نداشتن زمین در جهان" ::


دقیقا 400 سال پیش در 25 آگوست 1609 گالیله با ابداع جالب خود درک بشر نسبت به جهان را برای همیشه تغییر داد. اخترشناس و فیلسوف ایتالیایی گالیله تلسکوپ خود را در این تاریخ برای تاجران ونیزی به نمایش گذاشت، ابزاری که توانست برای او علاوه بر جاودانگی علمی با سرعتی بالا مشکلات زیادی به بار آورد.

نمونه های ساده تر تلسکوپها برای اولین بار در هلند ارائه شد و نمونه ابتدایی گالیله نیز بسیار کوچکتر و باریک تر از آن چیزی بود که مورد توجه قرار گیرد. اما تلسکوپ قدرت 8 گالیله و نمونه های قدرتمندتری که پس از آن تولید کرد پس از آنکه آسمان را نشانه گرفتند توانستند دستاوردهای عظیمی را برای وی به همراه آورند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
:: تلسکوپ چهارصد ساله گالیله ::


از آن پس کره ماه آنچنان که مردم باور داشتند از سطحی صاف برخوردار نبود و سیاره ای دیگر، سیاره مشتری نیز از قمرهایی برخوردار بود. در این میان ونوس نیز وضعیتهای قمری را از خود به نمایش می گذاشت، پدیده ای که در صورت چرخش همزمان خورشید و ونوس به دور زمین غیر ممکن خواهد بود. این پدیده در حدود یک قرن پیش توسط نیکولاس کوپرنیک نیز پیش بینی شده بود. وی در آن زمان سیستم سیاره ای را متصور شده بود که خورشید در مرکز آن قرار دارد و نه زمین.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
:: تلسکوپ گالیله در رصدخانه ی Griffith ::


گالیله همچنین با استفاده از تلسکوپ خود توانست ساختار کهکشان راه شیری را درک کند. وی دریافت این کهکشان از ابری از ستاره ها تشکیل شده است و ادامه مطالعات وی آشکار کرد که نه تنها زمین در مرکز این اجرام فضای قرار نگرفته است، بلکه تمامی این اجرام بسیار بزرگتر از آن چیزی است که وی تا به حال تصور داشته است.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
:: نمونه بازسازی شده از تلسکوپ گالیله ::


آخرین تخمینهایی که توسط اخترشناسان برای برآورد سن و ابعاد جهان انجام گرفته است، نشان می دهد جهان هستی سنی در حدود 13.7 بیلیون سال سن دارد، سه برابر زمانی که زمین در آن به وجود آمده و در حدود 100 هزار برابر طول عمر یک انسان مدرن. ابعاد حقیقی جهان همچنان ناشناخته باقی مانده است. سن جهان و سرعت بالای نور به آن معنی است که اخترشناسان توانایی نگریستن به ماورای 13.7 بیلیون سال نوری را ندارند اما جهان به طور حتم بسیار بزرگتر از ابعادی است که اکنون تصور می رود.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
:: در این مقاله گالیله برای اولین بار به مشاهده ی اقمار مشتری اشاره کرد
که این مشاهده نظریه ی زمین مرکزی بطلمیوس را دچار آشفتگی کرد ::


جهانی که گالیله در آن متولد شده بود محدوده ای از پدیده های قابل درک بود. یونانی ها نظر ثابتی درباره ابعاد زمین و فاصله زمین تا ماه داشتند و نسلهای بعد از آنها نیز با مطالعه مطالب علمی نسلهای پیشین نظری مشابه درباره جهان هستی داشتند. این ابعاد و فواصل تنها در حدی بود که ذهن قدرت تصور آن را داشت زیرا باور جهانی در اندازه یک انسان بسیار قابل درکتر بود. به همین دلیل اکتشافات گالیله آنچنان که انتظار می رفت به مذاق کلیسای کاتولیک خوش نیامد و وی پس از جان سالم به در بردن از خطر مرگ، دهه آخر زندگی خود را تحت حبس خانگی به سر برد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد